مقدمهى دوم: تعريف و تقسيم بندى
در مقدمهى دوم از تعريف صرف و فايده و موضوع آن سخن مىگوييم و به مجموعهى صرف نگاهى كلى مىاندازيم.
تعريف صرف
صرف؛ يعنى ساختن و دگرگون كردن كلمهها به خاطر رسيدن به مقاصد و مطالبى كه در ذهن است؛ مثلاً ضَرْبْ؛ يعنى زدن به صورت ضَرَبَ و اِضْطَرَبَ و تَض?ارَبَ و اَضْرَبَ در مىآيد و در هر كدام از اين شكلها معناى تازهاى مىدهد.
يا خُرُوج؛ يعنى بيرون رفتن، به صورت خَرَجَ و اَخْرَجَ و اِسْتَخْرَجَ و خَرَّجَ معانى ديگرى بدست مىدهد.
همانطورى كه در شكل ماضى و مضارع و امر و نهى و جحد و
استفهام، معانى ديگرى پيدا مىكرد. 1
صرف؛ يعنى ساختن كلمهها و براى ساختن هر چيز به:
?1? - مواد
2 - قالب و نمونه
?3? - روش قالبگيرى،
نيازمند هستيم؛ مثلا براى ساختن آجر به گل، و قالب و روش خشت سازى، محتاجيم.
در ساختن كلمهها هم؛
موادى مىخواهيم كه از كتاب لغت و از زبان عرب بدست مىآوريم.
قالبها، صيغه و نمونههايى (امثله) ?2?مىخواهيم كه از همان وزنها و بابها هستند.
و به قواعد ساختمان؛ ماضى و مضارع و امر و نهى و بابها نيازمنديم.
فايدهى صرف
صرف چند فايده دارد:
الف - شناختن كلمهها و در نتيجه ترجمهى آنها.
ب - تلفظ صحيح آنها.
ج - ساختن واژههاى جديد براى مقاصد جديد.
|